انجمن علمی-پژوهشی فقه و اصول

متعلق به گروه فقه و اصول مجتمع آموزش عالی بنت الهدی (رض)

بسمه تعالی

با توجه به اهمیت دروس فقهی و اصولی و کاربرد آن در حیات بشری ، اهتمام ورزیدیم
تا این رشته راهمراه با مشارکت اساتید و طلاب به پویایی برسانیم
باشد تا در سایه عنایات الهی و توجهات امام عصر(عج) به این مطلوب نائل آییم

انجمن علمی-پژوهشی فقه و اصول

متعلق به گروه فقه و اصول مجتمع آموزش عالی بنت الهدی (رض)





۱ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

به نام خدا


انواع اسناد بین المللی:

برخی از آنها به صورت اعلامیه اند که ضمانت اجرایی حقوقی ندارند ولی احیاناً هنجارساز هستند و زمینه های فرهنگی را آماده می کنند تا تبدیل به اسناد دارای ضمانت اجرا شوند. مثلاً اعلامیۀ جهانی حقوق بشر به خودی خود الزام آور نیست، اما وقتی تبدیل به یک نرم جهانی شد جزء قواعد آمره می شود و الزام آور می گردد و حتی بر کشوری که عضو آن اعلامیه نباشد، تحمیل می گردد.

بخش دیگر از اسناد در قالب کنوانسیون ها یا معاهدات هست. کشورها نمی توانند جدا از یکدیگر زندگی کنند و طبیعتاً در ابعاد مختلف با دیگر کشورها روابطی برقرار می کنند. 

به طور مثال در بُعد فرهنگی و اقتصادی و نظامی و آموزشی و سیاسی و ... . از آنجا که اسلام یک دین جهانی هست، پس به برقراری روابط اهتمام ویژه ای دارد. در روابط بین المللی، معاهدات بین المللی نقش مهمی را ایفا می کنند و موجب ارتباط کشورها با یکدیگر می شوند. پس اصولی بر این روابط حاکم است که چگونگی این روابط را تعیین می کند. برخی از آن اصول در منشور ملل متحد پذیرفته شده است. 

مثلاً در مادۀ 1 بند 2 منشور ملل متحد که به مصابۀ قانون اساسی جامعۀ بین المللی است، اهداف سازمان ملل متحد را بیان می کند. نکتۀ بعدی که در بند 2 مطرح می شود اینست که: یکی از اهداف مهم تشکیل سازمان ملل متحد گسترش روابط دوستانه در میان ملل است. اما این گسترش روابط مبتنی است بر احترام به اصل حقوق برابر. (منظور این است که کشورها باید در قد و قامت مساوی با هم ظاهر شوند) لذا مسلمانان لایحۀ کاپیتولاسیون و همچنین رابطۀ استثمارگری را نمی پذیرند. حق تعیین سرنوشت درواقع به منزلۀ استقلال کشورهاست و کشور دیگری حق مداخله ندارد. چنانچه این اسناد واسطه ای شوند برای دخالت در امور داخلی سایر کشورها از طرف حقوق بین الملل محکوم می شوند.

ویژگی های این اسناد:

اولاً این اسناد وسیلۀ سلطۀ فرهنگی غرب بر مسلمانان است. چنانچه در مادۀ 1 اعلامیۀ حقوق بشر آمده است: «همۀ افراد بشر آزاد به دنیا آمده اند». در سال 1948 به این نتیجه رسیدند که خداوند آنها را آزاد آفریده است؛ همچنان که امام علی (ع) می فرمایند: «یا بُنَی لاتَکن عَبدَ غَیرٍ قَد جَعَلَکَ الله حُراً». از نظر غربی ها خداوند اختلافی است؛ یعنی در فرهنگ غربی همانی را می پذیرند که با همان فرهنگ لیبرالیسم «ارزش های خودشان» قابل قبول است. آنها حتی ننوشته اند که انسان آزاد خلق شده تا اشاره ای به خالق کرده باشند بلکه نوشته اند آزاد به دنیا آمده اند. در مادۀ 21 بند 3 ارزش های خود را مطرح کرده و می گویند خواست مردم باید مبنای اعتبار و اقتدار یک حکومت باشد. در تفکر اسلامی آمده است: «إن الحُکم إلا لِله» حکم فقط برای خداست ولایت نیز فقط از آن خداست. یا در جای دیگر آمده: «إنَّما وَلیّکُمُ الله وَ رَسولُهُ وَ الَّذینَ آمنوا الذینَ یُقیمُونَ الصَلاة و یُوتُونَ الزَکاة و هُم الراکعون»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۷ ، ۱۸:۱۳
انجمن فقه و اصول